حروف عربی یا حروف ایرانی؟

در این نوشته به ریشه حروف فارسی می پردازیم وقصد بر این داریم تا ثابت کنیم که حروف فارسی (پارسی) که هم اکنون ما استفاده می کنیم نه تنها ریشه در تاریخ عرب ندارد بلکه ، حتی خود حروف عربی هم برگرفته شده از حروف ایرانی هستند

در هنگام خواندن مطلب این نکته در پس زمینه ذهنتان داشته باشید(اصلا حروف عربی که که محققان ادعا بر مالکیت آن دارند ، مگر می شود که در عرض یک دوره زمانی کوتاه شکل بگیرد ؟ اصلا ریشه اش از چه دوره ای است؟ پس دلیل شباهتش به حروف اوستایی و پهلوی به چه معناست ؟ در صورتی که حروف پهلوی و اوستایی بسیار کهنتر هستند؟)

تاریخچه الفبای فارسی

دبیره و خط آریایی که بر پایه گفته داریوش در کتیبة بیستون، روی چرم نوشته شده بود، دبیره‌ای بود که در درازنای تاریخ ایران، دبیران ایرانی در آن دگرگونیهایی پدید آوردند و به یاری آن دبیره‌های پارتی اشكانی ، سغدی، مانوی، سریانی، پهلوی کتیبه‌ای، پهلوی کتابی، پهلوی مسیحی، اوستایی(دین دبیره) و بسیاری دبیره‌ها و خط‌های دیگر را پدیدآوردند. دبیره فارسی كه امروزه با آن سرگرم نوشتن هستیم و از روی ناآگاهی آن را خط عربی میخوانیم نیز، در راستای همین روند فَرگَشت و تكامل دبیره در ایران. دبیرانِ دانشمند و هوشمند ایرانی که معمولاً با یک یا چند دبیره و الفبای زمان خود مانند پهلوی، سریانی، سغدی، مانوی و اوستایی آشنایی داشته‌اند، می‌توانستند بهتر از هر کس دبیره و خط فارسی امروز را پدید آورده و آیین‌مند ساخته باشند. خطی كه ما امروز به آن مینویسیم، دنباله خطهای پهلوی و اوستایی و مانوی و … است كه آنها نیز خود دنباله خط آریایی هستند كه در زمان هخامنشیان و پیش از آن، در زمان مادها و شاید حتی در زمان زرتشت مورد استفاده قرار میگرفت.

[بهمن انصاری؛ دبیره امروز ما، الفبای عربی یا الفبای آریایی؟]

میزان وام‌گیری الفبای فارسی امروز ما از دبیره‌های باستانی ایرانی چنین است:

پنجاه درصد از حروف الفبای فارسی برگرفته شده از دبیره مانوی است. مانند حروف پ، خ، ف، د، هـ، و… .
سی درصد از حروف الفبای فارسی برگرفته شده از دبیره اوستایی است. مانند حروف ب، ر، ز، غ، و … .
هشت درصد از حروف الفبای فارسی برگرفته شده از دبیره پهلویست مانند حرف ل.
همچنن دوازده درصد از حروف الفبای فارسی بدون ارتباط با سه الفبای مانوی،اوستایی و پهلوی هستند و پس از اسلام به دست دبیره نویسان ایرانی دربار خلفای عباسی ساخته شده اند مانند حروف ط، ظ، ی، و… .

[بهمن انصاری؛ تاریخچه و پیشینه حروف الفبای فارسی]

در الفبای زبان عربی چهار واج «گ چ پ ژ» وجود ندارد. عرب‌زبان‌ها به جای این ۴ واج، بیشتر واج‌های «ف ک ز ج، تش ،ق» را به‌کار می‌برند. و همچنین واژه “ک” از زبان فارسی را نیز گاهی با واژه “گ” بصورت یکسان معرب می سازند.و در مورد “و” فارسی نیز عموما آنرا به ف تبدیل می کنند به‌کار نبردن این واج‌ها به‌خودی خود در یک زبان ایراد به‌شمار نمی‌رود، اما پس از ورود اسلام به ایران الفبای عربی برای نوشتن خط پارسی به‌کار گرفته شد. نپذیرفتن و بکار نبردن چهار واج، گ چ پ ژ، توسط اعراب سبب گردید که آن‌ها به‌جای تغییر و به‌سازی زبان خود، به دستکاری در دیگر زبان‌ها بپردازند و بسیاری از واژه‌های ایرانی و پارسی را به سوی نابودی پیش ببرند. هجوم زبان عربی، آسیب‌هایی بر زبان پارسی وارد نموده و سبب فراموشی و گاهی نابودی برخی از واژه‌های ایرانی شده‌است. این دگرگونی به زبان پارسی تا آن اندازه گسترش یافته که حتی نام زبان پارسی به فارسی تغییر یافته‌است. دگرگونی‌های زبان پارسی، از برای مشکلات خویش نبوده و بار مشکلات زبانی دیگر را بر دوش می‌کشد.[۴] [۵]

واژه‌های آسیب دیده در زبان پارسی، به دلیل نبود گ چ پ ژ در زبان عربی:

واژه‌های با واج «گ» (مانند گرگانی = جرجانی، بزرگمهر = بوذرجمهر)
واژه‌های با واج «چ» (مانند چمکران = جمکران، چاچ‌رود = جاجرود)
واژه‌های با واج «پ» (مانند پارس = فارس، پردیس = فردوس، پیل = فیل)
واژه‌های با واج «ژ» (کژ = کج، لاژورد= لاجورد)
همچنین بسیاری از واژه‌های پارسی که دارای واج‌های گ چ پ ژ، بوده‌اند، بجای دگرگونی در یک واج، بصورت یکپارچه با واژه عربی دیگری جایگزین شده‌اند. (مانند کژدم>> عقرب، ژرفا>> عمق، آرامگاه>> مقبره، واژه>> کلمه، سرچشمه>> منبع)

منبع :
تاثیر زبان فارسی بر زبان و ادبیات شبه قاره هند، حوزه هنری، محمد عجم
اهمیت زبان فارسی در عصر دهکده جهانی محمد عجم – همشهری آنلاین (بازنشر در دیلمستان)